کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتساع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
time dilation
اتساع زمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اثری نسبیتی که حاکی از کُند شدن گذر زمان در یک چارچوب از دیدگاه ناظری است که نسبت به آن حرکت میکند
-
جستوجو در متن
-
cholecystectasia
زَهرهفراخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بزرگ شدن یا اتساع مزمن کیسۀ صفرا
-
sympathetic iridoplegia
عنبیهفلجی همحس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نارسایی در اتساع عنبیه در هنگام تحریک پوست
-
flatulence
نفخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وجود مقادیر زیاد هوا یا گاز در معده یا رودۀ باریک که به اتساع این اعضا منجر میشود
-
cavernous rale
صدای تنفسی غاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] صدایی که براثر اتساع و انقباض متناوب حفرۀ ریوی در هنگام تنفس ایجاد میشود
-
iridoplegia, iridoparalysis
عنبیهفلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج بندارۀ عنبیه همراه با ناتوانی در انقباض و اتساع مردمک
-
bloodshot eye
سرخچشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] سرخ شدن چشمها براثر اتساع مویرگهای خونی چشم که معمولاً ناشی از مصرف ماریجوانا و حشیش است
-
erythromelalgia, acromelalgia, Gerhardt disease, Weir Mitchell disease
سرخدرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی بیماری که در آن پاها و گاه دستها دچار اتساع در رگهای مجاور پوست و درد سوزناک همراه با بالا رفتن دما و سرخی میشوند