کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتباع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
consul
کنسول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نمایندۀ منصوب یک دولت در کشوری بیگانه برای حفظ و تأمین منافع اتباع آن کشور در کشور میزبان و تسهیل مراودات اتباع دو کشور
-
legitimacy
مشروعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] منطبق بودن رویههای قانونگذاری و اجرایی حکومت با نظر اتباع آن
-
rebellion
شورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نافرمانی شهروندان یا اتباع یک کشور در برابر حکومت با توسل به شیوههای خشونتآمیز
-
government-in-exile
دولتِ درتبعید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] گروهی از اتباع یک کشور، که در خارج از آن کشور اقامت دارند و خود را دولت قانونی و برخوردار از اقتدار عالی بر وطن خویش میخوانند و دستکم کشور میزبان آنها را به این عنوان به رسمیت میشناسد
-
capitulations/ capitulation
قضاوتسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم اتباع خارجی به نمایندۀ حقوقی دولت خارجی؛ این حق اولبار در قرن نوزده میلادی برای حمایت از کارگزاران دولتهای استعماری از جانب دولتهایی مانند ایران و عثمانی داده شد