کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آژدان کشی آژدان و پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
portato (it.), louré (fr.)
کمانهکشی مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی کمانهکشی بین وضعیت متصل و مقطّع که در آن هریک از نُتها با ارزش زمانیِ کامل و بهصورت جدا نواخته میشود متـ . مستقل
-
towing light 2
چراغ سفید یدککشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از دو یا سه چراغ سفید از نوع چراغ دکل در کشتی یدککننده که در هنگام یدککشی روشن میشود و تعداد آنها طول یدک و طناب یا زنجیر را مشخص میکند
-
crown line
خط تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطکشیای که دماغۀ ورودی و خروجی سطح ضربدری را به یکدیگر وصل میکند
-
flautando (it.), flautato (it.)
کمانهکشی فلوتوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستوری برای اجرای کمانهکشی در سازهای زهی که در آن، ساز با نزدیک کردن کمانه به رودسته یا با کم کردن فشار کمانه نواخته میشود و صدای آن به صدای فلوت نزدیک میشود متـ . فلوتوار
-
debarking 1
پوستکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کنده شدن پوست درخت در نتیجۀ قطع یا بیرونکشی درخت یا بهوسیلۀ حیوانات و حشرات
-
voyage costs
هزینۀ سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هزینههای یک سفر مشخص شامل سوخت مصرفی، هزینههای بندری، عوارض آبراه، یدککشی، دستمزد خدمه، نگهداری، تعمیرات، بیمه، کالاهای مصرفی و روغنهای مصرفی
-
salvage tug, wrecking tug
یدککش بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] یدککشی که از آن برای بازگردانی شناورهای آسیبدیده و درمعرضخطر، گاه در موقعیتهای اضطراری، استفاده میشود
-
sautillé (fr.), bounced, bouncing, jumped
کمانهکشی پرّان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی کمانهکشی که در آن با وسط کمانه ضربهای بر روی سیم زده میشود بهگونهایکه یک بار و بهصورت خفیف بر روی سیم پرش کند متـ . پرّان
-
voyage expenses
مخارج سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هزینههایی که بهطور مستقیم به انجام سفر مربوط میشود، شامل دستمزد خدمه و سوختگیری و عملیات راهنمایی و یدککشی و عوارض بندری، ولی هزینههای عادی عملیاتی کشتی از قبیل تعمیر رادار و مخارج اقامت خدمه در مهمانخانه را در بر نمیگیرد
-
ricochet (fr.), jeté (fr.), gettato (it.)
کمانهکشی اُفتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] معمولاً در کمانهکشی راست، ضربۀ کمانه بهنحویکه نیمۀ بالایی آن بر روی سیم انداخته شود و براثر وزن خود چندین بار بر روی سیم ارتعاش کند متـ . اُفتان