کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسانبَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
elevator 1, ascenseur 1 (fr.)
آسانبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] اتاقکی برای بالا رفتن در ساختمان یا پایین آمدن از آن
-
واژههای مشابه
-
facilitated diffusion, uniport, carrier membrane diffusion
پخش آسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی ترابُرد غیرفعال که در آن مولکولها از خلال غشاهای زیستی، مانند غشای یاخته، بهکمک ناقل عبور میکنند
-
easy open can, easy-to-open can
قوطی آسانبازشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی قوطی کنسرو که بدون استفاده از در بازکن و با کندن و جدا کردن سر یا بخشی از سر آن بهراحتی باز میشود
-
elemental formula
فرمول آسانگوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ترکیبی رژیمی که بر پایۀ سهولت گوارش تنظیم میشود
-
easy-to-root
آسانریشهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی قلمهای که بهآسانی ریشه دهد
-
چوباسکی آسانگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ آسانگشت
-
light touring ski
برفسُرۀ آسانگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی برفسُرۀ صحرایی برای استفاده در مسیرهای آسان متـ . چوباسکی آسانگشت
-
elemental diet
رژیم آسانگوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی متعادل و بدون باقیمانده و دارای کلیۀ آمینواسیدهای ضروری و غیرضروری ترکیبشده با قندهای ساده و املاح و ویتامینها و برقکافها
-
myotome 2
ماهیچهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ابزاری برای بریدن یا شکافتن ماهیچه یا بافت ماهیچهای
-
tanker 2, tankship
مایعبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناور مخصوص حمل فلهای مایعات متـ . شناور مایعبَر tank vessel
-
gynophore
مادگیبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] پایک مادگی بین نافه و مادگی که تخمدان بر روی آن قرار دارد
-
نفتبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← نفتکش
-
androphore, androphorum
نافهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] برجستگی نَهنج بین گلبرگها و پرچمها که نافه و مادگی بر روی آن قرار میگیرد
-
bulk carrier
فلهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی مخصوص حمل بار فلهای