کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرد و شیره و روغن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ملاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ← شیره
-
oil control ring, oil scraper ring, scraper ring, oil ring
رینگ روغن پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگی که در پایینترین شیار پیستون قرار دارد و مانع از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق میشود و در حرکت روبهپایین پیستون، روغن را از دیوارۀ سیلندر پاک میکند متـ . حلقۀ روغن پیستون، رینگ روغن، حلقۀ روغن
-
linseed oil, flaxseed oil
روغن تخم کتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] روغن گیاهی دارای لینولئیکاسید که به عنوان روغن خشککننده و همچنین در تهیۀ رزینهای آلکید و کرۀ گیاهی کاربرد دارد متـ . روغن بَزرَک
-
soluble oil
روغن حلپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
-
drying oil
روغن خشکشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روغنی با سیرنشدگی زیاد نظیر روغن بزرک یا روغن سویا که در معرض هوا، فیلم (film) خشک و چقر و بادوام ایجاد میکند
-
رینگ روغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← رینگ روغن پیستون
-
حلقۀ روغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← رینگ روغن پیستون
-
حلقۀ روغن پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← رینگ روغن پیستون
-
روغن نباتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← روغن گیاهی
-
stand oil
روغن ماندپرورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روغن خشکشوندهای که، بر خلاف روغن دَمپرورد، با گرمادهی در محیطی ساکن و بدون دَمش بسپار میشود
-
shortening 2
روغن قنادی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی روغن نیمهجامد گیاهی که در نانوایی و شیرینیپزی به کار رود
-
capillary forces
نیروهای مویینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نیروهای میانایی که بر آب و روغن و جامد در لولۀ مویین عمل میکنند و موجب اختلاف فشار در سطح مشترک آب و روغن میشوند
-
vegetable oil
روغن گیاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] روغنی سرشار از چربی که از اندامهای گوناگون گیاهان مانند دانه و میوه و هسته به دست میآورند و در دمای اتاق مایع است متـ . روغن نباتی
-
oil trap 1, oil interceptor, grease trap, grease separator
چربیگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی برای جمعآوری و جداسازی چربی و روغن از فاضلاب متـ . جداساز روغن oil separator
-
oil of clove, clove oil
روغن میخک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] 1. روغن فرّاری که از تقطیر برگهای درخت میخک به دست میآید 2. روغن فرّاری که از تقطیر غنچههای ناشکفته و خشکشدۀ درخت میخک به دست میآید