کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرایۀ یونراهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
embellishment
آرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] عنصری در موسیقی که بیشتر جنبۀ تزیینی دارد تا ساختاری و دربرگیرندۀ تزیینهای مشخص و آزاد است
-
array
آرایه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ساختاری شامل مجموعهای از یک نوع دادۀ همنام با آرایش مشخص
-
decor
آرایه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مجموعۀ اشیا و اثاث و لوازمی که برای آرایش محلی به کار میرود
-
taxon
آرایه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از سطوح نامگذاریشده در ردهبندی موجودات زنده
-
acoustic array
آرایۀ آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آرایشی از گیرندهها یا فرستندههایی که خاصیت جهتمندی ویژهای دارند
-
altarpiece
آرایۀ بَرواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیء تزیینی مربوط به برواره
-
normal array
آرایۀ بهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایۀ الکترودی درونچاهی شبیه به آرایۀ قطبیـ قطبی که در آن الکترودهای جریان و پتانسیل واقع در بینهایت در خارج از چاه قرار دارند
-
expression array
آرایۀ بیانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] تراشۀ بسیار متراکم دِنام که دِنامهای دیگر و قطعات کوچک دِنام و همچنین قطعات ژن بر روی آن تثبیت شدهاند و امکان تعیین میزان بیان همزمان مجموعهای از ژنها را فراهم میکند
-
antigen array
آرایۀ پادگنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← ریزآرایۀ پادگنی
-
آرایۀ پادگنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← ریزآرایۀ پادگنی
-
array processor
آرایهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رایانۀ خاصی با چند پردازنده برای پردازش موازی تعداد زیادی از آرایهها
-
protein array
آرایۀ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← تراشۀ پروتئین
-
living array
آرایۀ زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] غشایی که یاختههای زنده بر روی آن آرایش خاصی یافتهاند متـ . آرایۀ زیستی biological array
-
biological array
آرایۀ زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← آرایۀ زنده
-
genome array
آرایۀ ژنگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کل ژنگان موجود زنده که بهصورت قطعات جداازهم و منظم بر روی یک بستر در کنار یکدیگر قرار میگیرند متـ . تراشۀ ژنگانی genome chip