کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
white-hot پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
white-hot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید گرم، دارای احساسات برانگیخته
-
واژههای مشابه
-
hotted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داغ داغ، داغ کردن یا شدن
-
hot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داغ، داغ کردن یا شدن، بگرمی، گرم، تند، پر حرارت، حاد، تیز، برانگیخته، تند مزاج، تفته، با حرارت، تابان، اتشین
-
hotting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داغ کردن، داغ کردن یا شدن
-
hotnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرم شدن
-
hots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هات، داغ کردن یا شدن
-
whiteness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید بودن
-
whites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوستان، لباس های سفید
-
whiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهنگ، سفیداب، سپیداب، پودر گچ، ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
-
white
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید، سفیدی، خنگ
-
red-hot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرمز تند، سوسیس، تفته، تاب امده، عصبانی، تازه
-
hot toddy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داغ دودی
-
hot cereal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلات داغ
-
hot pot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیگ داغ