کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wage-earning پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
wage-earning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درآمد دستمزد
-
واژههای مشابه
-
waging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حال انجام، حمل کردن، اجیر کردن
-
waged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجام شد، حمل کردن، اجیر کردن
-
wages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستمزد، مزد، مقرری، مرسوم
-
earns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درآمد کسب می کند، کسب کردن، بدست اوردن، تحصیل کردن، کسب معاش کردن، دخل کردن، درامد داشتن، پیدا کردن
-
earned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به دست آورده، کسب کردن، بدست اوردن، تحصیل کردن، کسب معاش کردن، دخل کردن، درامد داشتن، پیدا کردن
-
earn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدست آوردن، کسب کردن، بدست اوردن، تحصیل کردن، کسب معاش کردن، دخل کردن، درامد داشتن، پیدا کردن
-
earning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درآمد، کسب کردن، بدست اوردن، تحصیل کردن، کسب معاش کردن، دخل کردن، درامد داشتن، پیدا کردن
-
earnful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سودمند
-
earnings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درآمد، عایدات، درامد، عایدی، دخل، مداخل
-
wage claim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعای دستمزد
-
wage concession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتیازات دستمزد
-
wage increase
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش دستمزد
-
wage setter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کننده دستمزد