کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
turning point پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
turning point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه عطف، عطف، مرحله قاطع، نقطه برگشت، نقطه تحول
-
واژههای مشابه
-
turns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخش
-
turn in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن کن
-
turn-on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن کن، روشن کردن، بجریان انداختن، شیر آب یا سویچ برق را باز کردن
-
turned on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن شد، روشن کردن، بجریان انداختن، شیر آب یا سویچ برق را باز کردن
-
turnings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخش، عطف، خیش زنی
-
turn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور زدن، نوبت، چرخش، گردش، پیچ، تمایل، تغییر جهت، چرخ، پیچ و خم، گشت ماشین تراش، پیچ خوردگی، قرقره، استعداد، چرخیدن، گرداندن، تبدیل کردن، گشتن، وارونه کردن، منحرف شدن، چرخ زدن، معطوف داشتن، تاه زدن، معکوس کردن، دگرگون ساختن، چرخ خوردن، پیچاندن، تغییر...
-
turn to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به نوبه خود، بکار پرداختن
-
in turn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به نوبه خود
-
turned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبدیل شد، پیچ خورده
-
turn on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن کن، روشن کردن، بجریان انداختن، شیر آب یا سویچ برق را باز کردن
-
turn of events
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به نوبه خود از حوادث
-
turn back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگرد
-
turn the tide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاده را عوض کن