کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
touching پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
touching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کردن، زدن، دست زدن به، پرماسیدن، رسیدن به، متاثر کردن، متاثر شدن
-
واژههای مشابه
-
touch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست زدن به، حس لامسه، لمس دست زنی، پرماس، احساس با دست، زدن، لمس کردن، پرماسیدن، رسیدن به، متاثر کردن، متاثر شدن
-
touch on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کردن
-
touches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس می کند، حس لامسه، لمس دست زنی، پرماس، احساس با دست، زدن، لمس کردن، دست زدن به، پرماسیدن، رسیدن به، متاثر کردن، متاثر شدن
-
touched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کرد، زدن، لمس کردن، دست زدن به، پرماسیدن، رسیدن به، متاثر کردن، متاثر شدن
-
finishing touch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتمام لمس
-
touch down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کردن
-
touch sensation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساس لمس
-
touch typing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تایپ لمسی
-
touch football
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوتبال را لمس کن
-
touch-typist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس تایپیست
-
touch off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست نزن
-
common touch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس مشترک
-
touch base
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایگاه ارتباطی