کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
toe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا، پنجه، جای پا، انگشت پای مهره داران، با انگشت پا زدن یا راه رفتن
-
واژههای مشابه
-
toes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتان پا، پنجه، جای پا، انگشت پای مهره داران، با انگشت پا زدن یا راه رفتن
-
toeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهم زدن، با انگشت پا زدن یا راه رفتن
-
toe-to-toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا به پا
-
toe toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشت پا
-
little toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشت کوچک
-
toe crack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراوات پا، شکاف جدار سم اسب
-
toe box
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعبه پا، چرم لایه سرپنجه کفش
-
toe the line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خط بروید
-
toe dance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقص پا، رقص روی نوک پا
-
squared-toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربع پا
-
great toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا بزرگ
-
tick-tack-toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیک تاک پا
-
from head to toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از سر تا پا