کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
temporization پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
temporization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمانبندی، وقتگذرانی
-
واژههای مشابه
-
temporalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
temporalize، بدفع الوقت گذراندن، وقت گذراندن، تسکین دادن
-
temporized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
temporized، بدفع الوقت گذراندن، وقت گذراندن
-
temporalness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقتی
-
temporizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
temporizes، بدفع الوقت گذراندن، وقت گذراندن
-
temporalities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعيت ها، بیدوامی، عرفیت، دارایی دینوی، درامد روحانیون، زود گذری، جسمانیت
-
temporally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقتی
-
temporizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
temporizer، فرصت طلب ومسامحه کار
-
temporal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقتی، زمانی، دنیوی، غیر روحانی، عرفی، جسمانی، وابسته به گیجگاه، شقیقهای، زودگذرفانی
-
temporizers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
timporizers، فرصت طلب ومسامحه کار
-
temporize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
temporize، بدفع الوقت گذراندن، وقت گذراندن
-
temporizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقت، بدفع الوقت گذراندن، وقت گذراندن
-
temporality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقتی بودن، بیدوامی، عرفیت، دارایی دینوی، درامد روحانیون، زود گذری، جسمانیت
-
tempore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tempore