کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
swings پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
swings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسانات، نوسان، تاب، الاکلنگ، اهتزاز، اونگ، نوعی رقص واهنگ ان، تلو تلو خوردن، تاب خوردن، نوسان کردن، تاب دادن، اونگان شدن یا کردن، چرخیدن، بدار اویخته شدن
-
واژههای مشابه
-
swinged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان، قایم زدن، زخم زبان زدن، بدور چیزی چرخیدن
-
swing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاب خوردن، نوسان، تاب، الاکلنگ، اهتزاز، اونگ، نوعی رقص واهنگ ان، تلو تلو خوردن، نوسان کردن، تاب دادن، اونگان شدن یا کردن، چرخیدن، بدار اویخته شدن
-
swinge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان، قایم زدن، زخم زبان زدن، بدور چیزی چرخیدن
-
swingeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان، قایم زدن، زخم زبان زدن، بدور چیزی چرخیدن
-
swinging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان، نوسانی
-
swinging chad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاد در حال چرخش است
-
swing music
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان موسیقی
-
swing door
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دری که از هرسمت حل دهید باز میشود. دره الاکلنگی
-
swing over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان داره
-
swing voter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رای گیری نوبت
-
King of Swing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادشاه نوسان
-
swing shift
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخش نوسان
-
swinging door
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حال چرخش