کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
suspending پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
suspending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعلیق، معلق کردن، موقوف کردن، اویزان شدن یا کردن، اندروا بودن، موقتا بیکار کردن، معوق گذاردن
-
واژههای مشابه
-
suspend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعلیق، معلق کردن، موقوف کردن، اویزان شدن یا کردن، اندروا بودن، موقتا بیکار کردن، معوق گذاردن
-
suspenders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستکش، بند جوراب، بند شلوار
-
suspended
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معلق، موقوف، اویزان، موکول، موقوف شده
-
suspendibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعادل
-
suspender
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعلیق، بند جوراب، بند شلوار
-
suspendible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل قبول
-
suspender belt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمربند