کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stem پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
stem
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه، ریشه، تنه، میله، گردنه، دنباله، اصل، دودمان، دسته، ریشه لغت قطع کردن، ساقه دار کردن، بند اوردن
-
واژههای مشابه
-
stemming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکته مغزی، ریشه لغت قطع کردن، ساقه دار کردن، بند اوردن
-
stems
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه، ریشه، تنه، میله، گردنه، دنباله، اصل، دودمان، دسته، ریشه لغت قطع کردن، ساقه دار کردن، بند اوردن
-
stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه، ریشه لغت قطع کردن، ساقه دار کردن، بند اوردن
-
cylindrical-stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استوانه ای ساقه
-
weak-stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیف
-
stemming algorithm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الگوریتم پیشنهادی
-
onion stem
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه پیاز
-
woody-stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب زده شده
-
stem blight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوته ساقه
-
stem-winder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه موجر، ساعت دسته کوک، چیز عالی و درجه یک
-
thick-stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضخامت پایه
-
stem lettuce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاهو ساقه
-
multi-stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند ضلعی