کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
standard temperature پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
standard temperature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمای استاندارد
-
واژههای مشابه
-
standardizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد سازی، متعارف کردن، مطابق درجه معینی دراوردن، همگون کردن، مرسوم کردن
-
standards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استانداردها، استاندارد، معیار، الگو، قالب، شعار، نمونه قبول شده، علم، نشان، پرچم
-
standardness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد بودن
-
standardized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد شده، متعارف کردن، مطابق درجه معینی دراوردن، همگون کردن، مرسوم کردن
-
standardizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد می کند، متعارف کردن، مطابق درجه معینی دراوردن، همگون کردن، مرسوم کردن
-
standard time
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمان استاندارد
-
standard gauge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری استاندارد
-
standard deviation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف معیار
-
standard candle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمع استاندارد
-
standard transmission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقال استاندارد
-
standard-bearer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد حامل
-
silver standard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد نقره ای، واحد پول نقره، استاندارد نقره
-
Standard and Poor's
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استاندارد و فقیر