کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
snowing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
snowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باریدن برف، برف باریدن، برف امدن
-
واژههای مشابه
-
snow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف، برف باریدن، برف امدن
-
snows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایه ها، برف، برف باریدن، برف امدن
-
snowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف، برف باریدن، برف امدن
-
snow-white
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف سفید، سفید یکدست، مثل برف سفید
-
snow plant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارخانه برف
-
snow-blindness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف کوری، برف کور
-
snow trillium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تریلیوم برف
-
snow eater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف خورده
-
snow orchid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارکید برف
-
snow-covered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف پوشیده شده است
-
snow-clad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف پوشیده شده
-
snow gum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آفتاب برف
-
corn snow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف ذرت، تگرگ، برف تگرگی