کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
smooth-shelled پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
smooth-shelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف شسته شده
-
واژههای مشابه
-
smooth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف، سطح صاف، صاف کردن، هموار کردن، صاف شدن، روان کردن، ارام کردن، تسکین دادن، ملایم شدن، صافکاری کردن، تسویه کردن، هموار، نرم، روان، ملایم، صیقلی، ساده، بدون اشکال، سلیس، دلنواز، قسمت صاف هر چیز، بی تکان، بی مو
-
smoothing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف کردن، هموارسازی، صاف سازی، تسویه
-
smoothes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف می شود
-
smoothness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف بودن، صافی، همواری، سلاست
-
shell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته، صدف، پوست، قشر، خمپاره، گلوله توپ، مرمی، کالبد، جلد، صدف حلزون، بدنه ساختمان، عایق، عامل محافظ حفاظ، پوست فندق وغیره، پوکه فشنگ، قشر زمین، کاسه یا لاک محافظ جانور، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را دراوردن
-
shells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته ها، صدف، پوست، قشر، خمپاره، گلوله توپ، مرمی، کالبد، جلد، صدف حلزون، بدنه ساختمان، عایق، عامل محافظ حفاظ، پوست فندق وغیره، پوکه فشنگ، قشر زمین، کاسه یا لاک محافظ جانور، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را دراوردن
-
shelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را دراوردن
-
shellful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی
-
smooth-textured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف بافت
-
smooth hammerhead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hammerhead صاف
-
smooth woodsia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف وودزایا
-
smoothing iron
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهن صاف
-
smooth out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف کردن