کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
skinning پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
skinning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
-
واژههای مشابه
-
skinned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
-
skinful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست صورت، باندازه یک خیک پر، شکم پر
-
skins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته ها، پوست، جلد، چرم، پوست انسان، خیک، خیگ، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
-
skinfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست پوستی
-
skin graft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند پوست، پیوندپوست، پوست بهبدن پیوند زدن
-
skin rash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بثورات پوستی
-
skin-tight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست تنگ، بپوست چسبیده، چسبیده بتن
-
skin patch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پچ پوست
-
potato skin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست سیب زمینی
-
skin flick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلنگر پوست
-
skin disorder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلال پوستی
-
skin care
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مراقبت از پوست
-
thick-skinned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضخیم پوستی، پوست کلفت، بی احساس