کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
skew-periodic function پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
skewings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده
-
skew
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، انحراف، کجی، کج یا اریب گذاردن، کج نگاه کردن، کج حرکت کردن، تحریف کردن، منحرف، مورب، اریب، اریبی، نامتوازن
-
skews
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکاچ، کج یا اریب گذاردن، کج نگاه کردن، کج حرکت کردن، تحریف کردن
-
skewed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده، اریب
-
periodicals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشریات، نشریه دورهای، مجله یا نشریه
-
periodicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره ای، تناوب، دوره، نوبت، حالت تناوبی، دوری
-
periodization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دورهزایی
-
periodic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تناوبی، متناوب، دورهای، نوبتی، دوری، نوبت دار
-
periodize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور شدن
-
period
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره زمانی، دوره، مدت، زمان، عصر، مرحله، مدتی، پایان، نقطه، روزگار، نوبت، وقت، گاه، گردش، حد، موقع، فرجه، کمال، نتیجه غایی، منتها درجه، طمی، قاعده زنان، جمله کامل، نقطه پایان جمله، ایست، دوران مربوط به دوره بخصوصی
-
periodical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره ای، نشریه دورهای، مجله یا نشریه، دورهای، گاهنامه، نوبتی
-
periodate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره ای
-
periodically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره ای، در فواصل معین، بصورت دورهای
-
skew correlation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همبستگی
-
skew arch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن