کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shooting range پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
shooting range
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدوده تیراندازی
-
واژههای مشابه
-
shoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلیک، فرزند، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن
-
shoots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه ها، فرزند، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن
-
wing shooting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی بال
-
shoot-down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی
-
bamboo shoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه بامبو
-
trouble-shoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشکل شلیک
-
drive-by shooting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رانندگی با تیراندازی
-
shoot up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلیک کن
-
skeet shooting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی sketet
-
shooting brake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی ترمز
-
shooting star
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره دنباله دار، ستاره ثاقب، شهاب ثاقب، تیر شهاب
-
shoot down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلیک کردن
-
shoot a line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک خط را بکش