کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
self-portrait پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
self-portrait
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکار پرتره، تصویری که نقاش از خود بکشد
-
واژههای مشابه
-
portraits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتره، تصویر، نقاشی، پیکر، شبیه، عکس یا تصویر صورت، تصویر کردن
-
portrait
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتره، تصویر، نقاشی، پیکر، شبیه، عکس یا تصویر صورت، تصویر کردن
-
selfnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمختاری
-
selfful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
selfful
-
self
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود، نفس، نفس خود، شخصیت، جنبه، وضع، حالت، حال، خویشتن، خویش
-
selfness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودشناسی
-
selfing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمختاری
-
selffulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفافیت
-
portrait painter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقاش پرتره
-
portrait lens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنز پرتره
-
portrait camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین عکاسی
-
self-effacement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمختاری، افتادگی، ناچیز شماری خود
-
self sufficiency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کافی بودن، خودبسی، استغناء، کف نفس، استغناء طبع، خود رایی، خود سری