کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
safety-related پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
safety-related
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرتبط با ایمنی
-
واژههای مشابه
-
safetying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایمنی
-
safeties
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایمنی، امنیت، سلامت، بی خطری، محفوظیت
-
safety
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایمنی، امنیت، سلامت، بی خطری، محفوظیت
-
safetied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
safetied
-
relater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقداری، نقل کننده، بازگو گر
-
related to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط به
-
relational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رابطه ای، رابطهای، ارتباط، وابستگی، شرح، کارها، وابسته به نسبت یا خویشی
-
relator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسویه حساب
-
relating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط، باز گو کردن، گزارش دادن، شرح دادن، نقل کردن، گفتن
-
related
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط، وابسته، مقارن، منتسب، منسوب، خودمانی
-
relaters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقررات، نقل کننده، بازگو گر
-
relations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روابط، میانه
-
relates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط می شود، باز گو کردن، گزارش دادن، شرح دادن، نقل کردن، گفتن