کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ruled پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ruled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکومت کرد، حکومت کردن، مسلط شدن بر، حکم کردن، اداره کردن
-
واژههای مشابه
-
rules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوانین، قاعده، قانون، حکم، دستور، فرمانروایی، ضابطه، خط کش، گونیا، عادت، رسم، فرمانفرمای، بربست، حکومت کردن، مسلط شدن بر، حکم کردن، اداره کردن
-
ruling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حاکم، حکم، حکمرانی، تصمیم، فرمانروا، رایج
-
rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون، قاعده، حکم، دستور، فرمانروایی، ضابطه، خط کش، گونیا، عادت، رسم، فرمانفرمای، بربست، حکومت کردن، مسلط شدن بر، حکم کردن، اداره کردن
-
rule in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون در
-
rulings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احکام، حکم، حکمرانی، تصمیم
-
ruling class
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبقه حاکم
-
Naegele's rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکم نئگل
-
algorithmic rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون الگوریتم
-
exclusionary rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکومت انحصاری
-
rule book
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کتاب قانون
-
golden rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون طلایی
-
ground rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون زمین، وظیفهاساسی، قاعده و طرز عمل، دستور العمل
-
foot rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون پا