کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
raying پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
raying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشمکش، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
واژههای مشابه
-
rays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ها، اشعه، پرتو، شعاع، تشعشع، روشنایی، اشعه تابشی، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
rayed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیکال، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه، پرتو، شعاع، تشعشع، روشنایی، اشعه تابشی، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
Ray Bradbury
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ری بردبوری
-
Ray Cattell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ری کاتتل
-
gamma ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه گاما
-
butterfly ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروانه پروانه
-
sun-ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه آفتاب، تیغ افتاب
-
ray floret
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گل زرد
-
vascular ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتو عروقی
-
medullary ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه Medullary
-
cownose ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتو آرام
-
Ray Robinson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ری رابینسون