کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
quail پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین، وشم، بدبدک، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن
-
واژههای مشابه
-
quails
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن
-
quailing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن
-
quailed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرستاده شده، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن
-
quail at
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین در
-
migratory quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مروارید بلدرچین
-
button-quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه بلدرچین
-
bustard quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین
-
mountain quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین کوه
-
California quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین کالیفرنیا
-
striped button quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهپیمایی بلدرچین
-
Old World quail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلدرچین قدیمی
-
جستوجو در متن
-
quiles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
quail