کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
putty پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
putty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتونه، زاموسقه، سرنج، ادم ساده و زود باور، بتونه کردن، زاموسقه زدن، بتونه کاری کردن
-
واژههای مشابه
-
putties
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرکننده ها، بتونه، زاموسقه، سرنج، ادم ساده و زود باور، بتونه کردن، زاموسقه زدن، بتونه کاری کردن
-
puttied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر شده، بتونه کردن، زاموسقه زدن، بتونه کاری کردن
-
puttying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتونه، بتونه کردن، زاموسقه زدن، بتونه کاری کردن
-
putti
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار دادن
-
putty knife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاردک
-
iron putty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتونه آهن
-
red-lead putty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتونه قرمز سرب