کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
punished پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
punished
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، مجازات کردن، تنبیه کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن
-
واژههای مشابه
-
punishably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات
-
punish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنبیه کردن، مجازات کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن
-
punishments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، تنبیه، تادیب، گوشمالی، سزا، اجر
-
punishable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، قابل مجازات، سزاپذیر
-
punisher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، خرحمالی
-
punishing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، مجازات کردن، تنبیه کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن
-
punishes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات می کند، مجازات کردن، تنبیه کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن
-
punishment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، تنبیه، تادیب، گوشمالی، سزا، اجر
-
punishers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات کنندگان، خرحمالی
-
punishability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، قابلیت مجازات
-
punishableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات
-
corporal punishment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنبیه بدنی
-
self-punishment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود مجازات