کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pulsated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pulsated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالس شده، تکان دادن، زدن، جهند کردن، تپیدن، بضربان افتادن
-
واژههای مشابه
-
pulsational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربان قلب
-
pulsate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربان قلب، تکان دادن، زدن، جهند کردن، تپیدن، بضربان افتادن
-
pulsation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربان قلب، تپش، ضربان، نوسان، ارتعاشات، جهندش، اهتزاز
-
pulsates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربان قلب، تکان دادن، زدن، جهند کردن، تپیدن، بضربان افتادن
-
pulsations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربانها، تپش، ضربان، نوسان، ارتعاشات، جهندش، اهتزاز
-
pulsators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالسر ها
-
pulsating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربان دار، تکان دادن، زدن، جهند کردن، تپیدن، بضربان افتادن
-
pulsatance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی