کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
procession پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
procession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفوف، حرکت دسته جمعی، ترقی تصاعدی، ترقی، دسته راه انداختن، در صفوف منظم پیش رفتن
-
واژههای مشابه
-
processible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل پردازش است
-
processer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازنده
-
process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روند، فرایند، عمل، سیر، جریان عمل، مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، دوره عمل، فرا گرد، تهیه کردن، پردازش کردن، مراحلی را طی کردن، بانجام رساندن، تمام کردن
-
processability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش پذیری
-
processed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرآوری شده
-
processable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش پذیر
-
processioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعزام، دسته راه انداختن، در صفوف منظم پیش رفتن
-
processibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش پذیری
-
serial processing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش سریال، پردازش نوبتی
-
geologic process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرآیند زمین شناسی
-
alveolar process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روند آلوئولار
-
olecranon process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرآیند olecranon
-
mastoid process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرآیند mastoid