کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pole پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب، دیرک، ستون، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، خاده، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
واژههای مشابه
-
poling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
poles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب ها، قطب، دیرک، ستون، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، خاده
-
poled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوچ، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
pole vault
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرش با نیزه
-
magnetic pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب مغناطیسی
-
ranging pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دامنه قطبی
-
pole vaulter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعالخروج شدن
-
pole position
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت قطب
-
South Pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب جنوب
-
pole-handled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطبشده
-
pole jumping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پریدن قطب
-
pole star
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره قطبی
-
hop pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پله هام