کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pointing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pointing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره کردن، نشان دادن، تیز کردن، گوشه دار کردن، نوک گذاشتن، خاطر نشان کردن، متوجه ساختن، نقطه گذاری کردن، نوک دار کردن
-
واژههای مشابه
-
points
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نکته ها، نقطه، نکته، مرحله، درجه، موضوع، ممیز، اصل، هدف، جهت، لبه، نوک، سر، قله، ماده، معنی، امتیاز بازی، پایان، پست، نمره درس، فقره، اشاره کردن، نشان دادن، تیز کردن، گوشه دار کردن، نوک گذاشتن، خاطر نشان کردن، متوجه ساختن، نقطه گذاری کردن، نوک دار کر...
-
pointes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره دارد
-
pointfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تندباد
-
on that point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در آن نقطه
-
pointe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوینت
-
point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه، نکته، مرحله، درجه، موضوع، ممیز، اصل، هدف، جهت، لبه، نوک، سر، قله، ماده، معنی، امتیاز بازی، پایان، پست، نمره درس، فقره، اشاره کردن، نشان دادن، تیز کردن، گوشه دار کردن، نوک گذاشتن، خاطر نشان کردن، متوجه ساختن، نقطه گذاری کردن، نوک دار کردن
-
pointful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایدار
-
data point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه داده
-
sticking point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه ی چسبناک
-
point out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره کن
-
topographic point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه توپوگرافی
-
turning point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه عطف، عطف، مرحله قاطع، نقطه برگشت، نقطه تحول
-
distributor point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توزیع کننده نقطه