کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pinions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pinions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخ دنده ها، چرخ دنده جناحی، بال، قسمت دوراز مرکز بال پرنده، دست کسی را بستن، کفتر بند کردن، پر و بال پرنده را کندن
-
واژههای مشابه
-
pinion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخ دنده، چرخ دنده جناحی، بال، قسمت دوراز مرکز بال پرنده، دست کسی را بستن، کفتر بند کردن، پر و بال پرنده را کندن
-
pinioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینه کردن، دست کسی را بستن، کفتر بند کردن، پر و بال پرنده را کندن
-
pinioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینوئید، دست کسی را بستن، کفتر بند کردن، پر و بال پرنده را کندن
-
rack and pinion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دنده و چرخ دنده
-
pinion and ring gear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخ دنده و چرخ دنده
-
pinion and crown wheel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخ دنده و چرخ دنده