کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
partitions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
partitions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتیشن ها، تقسیم، دیواره، تیغه، حد فاصل، جدا کردن، وسیله یا اسباب تفکیک، اپارتمان، افراد، جزء بندی کردن، تفکیک کردن، تقسیم کردن، تقسیم به بخش های جزء کردن
-
واژههای مشابه
-
partitively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشی از
-
partitioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتیشن بندی، جزء بندی
-
partitional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتیشن
-
partite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم، جدا شده، جانبه، قسمتی، منقسم به قسمت های جدا جدا
-
partitive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتی، وابسته به جزء، وابسته به تیغه یا دیواره یا تفکیک
-
partition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتیشن، تقسیم، دیواره، تیغه، حد فاصل، جدا کردن، وسیله یا اسباب تفکیک، اپارتمان، افراد، جزء بندی کردن، تفکیک کردن، تقسیم کردن، تقسیم به بخش های جزء کردن
-
partitioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، جزء بندی شده
-
partition off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتیشن کردن