کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
paddle-box پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
paddle-box
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستمال کاغذی جعبه
-
واژههای مشابه
-
paddles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، پارو، پره، بیلچه، پاروی پهن قایقرانی، پارو زدن، با دست نوازش کردن، ور رفتن، با باله شنا حرکت کردن، با چوب پهن کتک زدن
-
paddling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچه گانه، دست و پا زدن، پارو زدن، با دست نوازش کردن، ور رفتن، با باله شنا حرکت کردن، با چوب پهن کتک زدن
-
paddle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، پارو، پره، بیلچه، پاروی پهن قایقرانی، پارو زدن، با دست نوازش کردن، ور رفتن، با باله شنا حرکت کردن، با چوب پهن کتک زدن
-
paddled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف زد، دست و پا زدن، پارو زدن، با دست نوازش کردن، ور رفتن، با باله شنا حرکت کردن، با چوب پهن کتک زدن
-
boxful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعبه
-
boxfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعبه
-
boxed in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در جعبه
-
boxed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی شده، بوکس بازی کردن، در جعبه محصور کردن، مشت زدن، مشت بازی کردن، در قاب یا چهارچوب گذاشتن
-
boxes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعبه ها، جعبه، صندوق، بوکس، قوطی، محفظه، لژ، حعبه، اطاقک، توگوشی، ضرب، جای ویژه، بوکس بازی کردن، در جعبه محصور کردن، مشت زدن، مشت بازی کردن، در قاب یا چهارچوب گذاشتن
-
boxings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوکس، مشت زنی، مشت بازی
-
boxing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوکس، مشت زنی، مشت بازی
-
paddle-wheeler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پنجه نرم
-
pingpong paddle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پنجه نرم