کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pad پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد، لایی، دفترچه یادداشت، لایه، تشک، پشتی، چنگ، چنبره، جاده، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
واژههای مشابه
-
padded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاشیده شده، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
padding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
padding، بالشتک، لایه، لایه گذاری، لفاف، له سازی، لگد مالی
-
pads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد، لایی، دفترچه یادداشت، لایه، تشک، پشتی، چنگ، چنبره، جاده، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
launching pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکوی پرتاب، سکوی پرتاب موشک
-
inking pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد حرارتی
-
mattress pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد تشک
-
carpet pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد فرش
-
sketch pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرح پد
-
scouring pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر تمیز کردن
-
knee pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد زانو
-
scratch pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد خراش، چرک نویس، دفترچه چرکنویس
-
wrist pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد مچ
-
cleaning pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن پد