کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
non-automatic پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
non-automatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر اتوماتیک
-
واژههای مشابه
-
automatization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماسیون، خودکاری، حالت خودکار، حرکت غیر ارادی
-
automatism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک، حرکت خود بخود، حالت خودکاری، حرکت غیر ارادی، کار عادی و بدون فکر
-
automatize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکار کردن، خود کار کردن، کسی را بی اراده الت دست کردن
-
automatically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطور خودکار، بصورت خودکار، خودبخود، بطور غیرارادی
-
automatizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
automatizes، خود کار کردن، کسی را بی اراده الت دست کردن
-
automatics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک
-
automatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک، دستگاه خودکار، خود بخود، خود کار، غیر ارادی، مربوط به ماشینهای خودکار
-
automatizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکار سازی، خود کار کردن، کسی را بی اراده الت دست کردن
-
automaticity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکار بودن
-
automatical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکار، خود بخود، دستگاه خودکار، مربوط به ماشینهای خودکار، خود کار، غیر ارادی
-
automat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک
-
automatous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک
-
automats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماتیک