کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
nets پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
nets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه، تور، توری، دام، عمده، تار عنکبوت، تور ماهی گیری و امثال ان، بدام افکندن، با تور گرفتن، شبکه دار کردن، بتور انداختن
-
واژههای مشابه
-
net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خالص، شبکه، تور، توری، دام، عمده، تار عنکبوت، تور ماهی گیری و امثال ان، بدام افکندن، با تور گرفتن، شبکه دار کردن، بتور انداختن، ویژه، اساسی، خرج دررفته، اصلی
-
netting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه کردن، شبکه، شبکه بندی، توری دوزی، تور سازی
-
trawl net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه ترال
-
trammel net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه خالص
-
net estate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
املاک خالص
-
mosquito net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشه خالص
-
net ball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توپ خالص
-
neural net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه عصبی
-
drift net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه رانش
-
net fish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهی خالص
-
net sales
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروش خالص
-
safety net
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه ایمنی
-
net melon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خربزه خالص