کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
near-blind پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
near-blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک به کور
-
واژههای مشابه
-
nearness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیکی
-
nearnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیکان
-
nearing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حال نزدیک شدن، نزدیک شدن
-
near
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک، نزدیک شدن، تقریبا، پیش، صمیمی، نزد، قریب، سر
-
neared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک است، نزدیک شدن
-
nears
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک می شود، نزدیک شدن
-
blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابینا، پرده، چشم بند، پناه، در پوش، کور کردن، خیره کردن، درز یا راه گرفتن، اغفال کردن، کور، بی بصیرت، عاجز، تاریک، غیر خوانایی، نا پیدا، هر چیزی که مانع عبور نور شود
-
blindness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوری، بی بصیرتی
-
blinding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمک زدن، خیره کننده
-
blinds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده ها، پرده، چشم بند، پناه، در پوش، کور کردن، خیره کردن، درز یا راه گرفتن، اغفال کردن
-
near thing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک چیزی
-
far and near
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور و نزدیک
-
near vision
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیکی بینایی