کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
mouse-eared bat پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mouse-eared bat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفاش موش سوری
-
واژههای مشابه
-
mouse ear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش ماوس
-
mouses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش ها، موش گرفتن، جستجو کردن
-
moused
دیکشنری انگلیسی به فارسی
moused، موش گرفتن، جستجو کردن
-
mousings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mousings، پوینده، در تکاپو، موش گیری
-
mousing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسکن، پوینده، در تکاپو، موش گیری
-
mouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماوس، موش، موش خانگی، موش گرفتن، جستجو کردن
-
mouse-ear hawkweed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش گوش نوک انگشتی
-
mouse-ear cress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کروس موش گوش
-
mouse-ear chickweed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش گوش گوشه
-
field mouse-ear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موشواره گوش راست
-
Arctic mouse-ear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماوس گوش قطبی
-
ears
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش ها، گوش، خوشه، سنبله، شنوایی، دسته، غول، خوشهدار یا گوشدار شدن
-
ear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش، خوشه، سنبله، شنوایی، دسته، غول، خوشهدار یا گوشدار شدن