کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
minor پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
minor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزئی، خردسال، رشته فرعی، شخص نابالغ، کهاد، صغیر، کوچکتر، خرد، کمتر، اصغر، صغری، پایین رتبه، محزون، کماد
-
واژههای مشابه
-
minorate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقلیت
-
minors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افراد زیر سن قانونی، خردسال، رشته فرعی، شخص نابالغ، کهاد
-
minoring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمبود
-
minoration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منوره
-
minorities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقلیت ها، اقلیت، کهین، بخش کمتر، عدم بلوغ
-
minority
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقلیت، کهین، بخش کمتر، عدم بلوغ
-
minor premise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرضیه کوچک
-
minor mode
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حالت جزئی
-
minor tranquilliser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tranquillizer جزئی
-
pectoralis minor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pectoralis minor
-
minor tranquilizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرام بخش
-
Phacelia minor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Phacelia minor
-
minor leaguer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجوج کوچک