کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
loosed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
loosed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزاد شده، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن
-
واژههای مشابه
-
loosely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزادانه
-
looses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست می دهد، ظهور، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن
-
loosing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست دادن، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن
-
on the loose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در شل
-
loose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شل، ظهور، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن، سست، گشاد، لق، هرزه، ول، ازاد، بی پایه، بی قاعده، بی ربط، بی بند و بار، فروهشته
-
looseness of the bowels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغر شدن روده ها
-
loose-jointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن
-
let loose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دهید سست شود
-
loose-fitting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلنگ
-
screw-loose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچ شل
-
loose woman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زن شل
-
loose end
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایان آزاد، انتهای تاریانخ، سر ازاد نخ، چیز استفاده نشده، انتهای شل هر چیزی، ته مانده، باقی مانده
-
loose-jowled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن