کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
logs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
logs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاههها، لگاریتم، کنده، کارنامه، سرعت سنجکشتی، صورت عملیات، سفرنامهکشتی، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده، ثبت کردن وقایع، کندن کنده درخت، در سفرنامه وارد کردن
-
واژههای مشابه
-
log
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وارد شوید، لگاریتم، کنده، کارنامه، سرعت سنجکشتی، صورت عملیات، سفرنامهکشتی، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده، ثبت کردن وقایع، کندن کنده درخت، در سفرنامه وارد کردن
-
log in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورود
-
loggings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورود به سیستم، واقعهنگاری
-
logging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورود به سیستم، واقعهنگاری
-
log on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورود
-
saw logs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاههها را دیدم
-
taffrail log
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورودی تافرایل
-
log up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثبت نام کنید
-
log out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج
-
log line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وارد شوید
-
nurse log
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرستار ورودی
-
log Z's
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زدن
-
screw log
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورودی پیچ