کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
liv پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اسب کوتاه وکوچک
دیکشنری فارسی به عربی
مهر
-
تسویه حساب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مهر
-
خلا صه اخبار
دیکشنری فارسی به عربی
مهر
-
postmark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت پستی، مهر باطله تمبر پست، اثر مهر تمبر، تمبر را بوسیله مهر باطل کردن
-
sealant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم، عامل درزگیر، وسیله مهر و موم، وسیله بتونهکاری
-
SEAL
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر، خاتم، نشان، سوگند ملایم، خوک ابی، گوساله ماهی، تضمین، بستن، مهر و موم کردن، مهر زدن، مهر کردن، محکم چسباندن، صحه گذاشتن، درزگیری کردن، بتونه کاری کردن
-
sealery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم
-
sealine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم
-
seals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم
-
seal bomb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمب مهر
-
sealch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم
-
stamp battery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر باطری
-
parlourmaid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسکن مهر
-
sealess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم
-
break seal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن مهر