کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lands پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین ها، زمین، سرزمین، خشکی، خاک، دیار، بر، پیاده شدن، به خشکی امدن، رسیدن، بزمین نشستن، فرود امدن
-
واژههای مشابه
-
landed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرود آمد، زمین دار، وابسته بزمین، فرود امده
-
lande
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لند
-
landing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرود آمدن، ورود بخشکی، بزمین نشستن هواپیما
-
land
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین، سرزمین، خشکی، خاک، دیار، بر، پیاده شدن، به خشکی امدن، رسیدن، بزمین نشستن، فرود امدن
-
landings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرود، ورود بخشکی، بزمین نشستن هواپیما
-
emergency landing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرود اضطراری
-
landing approach
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه فرود
-
land up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرود می آید
-
Coats Land
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کواتز زمین
-
Din Land
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین دین
-
land development
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توسعه زمین
-
Victoria Land
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزمین ویکتوریا
-
cultivated land
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین را کشت