کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
kicking پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
kicking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، پا زدن، با پا زدن
-
واژههای مشابه
-
kicks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، لگد، پس زنی، تندی، پا زدن، با پا زدن
-
kick in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا زدن، مشارکت کردن در، سهم دادن در، کردن، دارفانی را وداع گفتن
-
kicked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زد، پا زدن، لگد زدن، با پا زدن
-
kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه زدن، لگد، پس زنی، تندی، پا زدن، لگد زدن، با پا زدن
-
kick down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن
-
drop-kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن
-
dolphin kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه دلفین
-
scissors kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیچی پا زدن
-
kick off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شروع کردن، توپ زدن
-
kick around
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در اطراف پرسه زدن
-
swimming kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شنا کردن
-
flutter kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه محکم و ناگهانی
-
free kick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه آزاد