کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
jobbing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
jobbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار کردن، مقاطعه کاری کردن، دلالی کردن
-
واژههای مشابه
-
job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار، شغل، ایوب، ساخت، امر، مقاطعه کاری کردن، دلالی کردن
-
on the job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در شغل
-
on-the-job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در محل کار
-
Job's tears
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشک یو، دمع ایوب، شجره التسبیح
-
job application
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخواست شغل، پشت کار
-
snow job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار برف، ماست مالی
-
coaching job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار مربیگری
-
inside job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درون شغل
-
job description
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توصیف شغل
-
odd-job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شغل عجیب
-
Job's comforter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرامش شغلی
-
job action
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقدام شغلی
-
hatchet job
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار جارو برقی