کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
inter-service support پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
inter-service support
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشتیبانی بین سرویس
-
واژههای مشابه
-
interring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دخالت، در خاک نهادن، مدفون ساختن، در قبر نهادن، زیر خاک پوشاندن
-
inters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در میان، در خاک نهادن، مدفون ساختن، در قبر نهادن، زیر خاک پوشاندن
-
interally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور متقابل
-
interment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات، دفن، تدفین، ایین تدفین، بخاک سپاری
-
interments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصلحت، دفن، تدفین، ایین تدفین، بخاک سپاری
-
interallied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متمرکز
-
Inter-Services Intelligence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدمات بین خدماتی
-
serviceable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل استفاده، تعمیر پذیر، روبراه شدنی، بدرد خور، بی عیب، سودمند
-
serviced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدمات، سرویس کردن، روبراه ساختن، تعمیر کردن، ماشینیراتعمیر وروغن کاری کردن
-
serviceableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارایی
-
servicing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرویس دهی، سرویس کردن، روبراه ساختن، تعمیر کردن، ماشینیراتعمیر وروغن کاری کردن
-
serviceability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابلیت اطمینان، بکار خوری، تعمیر پذیری، بدردخوری، قابلیت استفاده
-
servicer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعمیرکار