کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
injections پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
injections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق، اماله، تنقیه، داروی تزریق کردنی
-
واژههای مشابه
-
injective
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریقی
-
injected
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق شده، تزریق کردن، زدن، اماله کردن، سوزن زدن
-
injectant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق
-
injectable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریقی
-
injects
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق می کند، تزریق کردن، زدن، اماله کردن، سوزن زدن
-
epidural injection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق اپیدورال
-
subcutaneous injection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق زیر جلدی
-
fuel injection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزریق سوخت
-
fuel injection system
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیستم تزریق سوخت