کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
improvisation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
improvisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابتکار، بدیهه گویی، بدیههسازی، تعبیه، حاضر جوابی
-
واژههای مشابه
-
improvising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بداهه نوازی، تعبیه کردن، بالبداهه ساختن، انا ساختن
-
improvisers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
improvisers، تعبیه کننده
-
improvisate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
improvisate
-
improvises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
improvises، تعبیه کردن، بالبداهه ساختن، انا ساختن
-
improviser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
improviser، تعبیه کننده
-
improvisator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
improvisator
-
improvised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بداهه، تعبیه کردن، بالبداهه ساختن، انا ساختن
-
improvised explosive device
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاه انفجاری دست ساز